بررسي شخصيت مرحوم هاشمي رفسنجاني و خدمات و تلاش هاي بي وقفه ايشان براي انقلاب و نظام در راستاي پيشرفت کشور در ويژه برنامه هاي متعدد نقشه دشمن را در جدا کردن مرحوم هاشمي از بدنه انقلاب نقش بر آب کرد بدون در نظر گرفتن برخي افراط ها در بعضي از برنامه هاي صدا و سيما، تبيين نقش مرحوم هاشمي در پيروزي انقلاب اسلامي و همچنين نقش ايشان در سال هاي بعد از انقلاب براي مردمي که شخصيت ايشان براي آنان در هاله اي از ابهام بوده حائز اهميت بود.
به گزارش
هفت چشمه به نقل از
جهانبين نيوز؛ فوت مرحوم هاشمي رفسنجاني و نحوه برخورد صدا و سيما در پخش ويژه برنامه هايي با محوريت بررسي نقش مرحوم هاشمي در انقلاب، منجر به برخي نقدها، مبني بر برخورد دوگانه صدا و سيما نسبت به شخصيت مرحوم هاشمي در جامعه شد ذکر چند نکته در اين باره خالي از لطف نيست.
نخست آنکه رفتار و عملکرد بسياري از شخصيت هاي نظام در اين سال ها مصون از اشتباه نبوده و نقدهاي جدي به رفتار برخي از افراد و صاحبان مناصب وارد بوده است چراکه اين موضوع يعني مصون نبودن صاحبان مناصب حکومتي در حکومت غيرمعصومين امري طبيعي است. در حکومت حضرت امير عليه السلام هم بارها منصوبان ايشان بخاطر عملکردشان مورد توبيخ حضرت قرار گرفته اند که از برخورد حضرت امير عليه السلام با کميل بن زياد به عنوان مشهورترين اين موارد مي توان نام برد.
اما اين افراد هيچ گاه از منظر حضرت مطرود از حکومت نبودند. سياست نظام در برخورد با افرادي که عملکرد و رفتار آنان با برخي اهداف و آرمان هاي نظام فاصله داشته همواره همراه با رافت و عطوفت بوده و تمام تلاش نظام جلوگيري از پياده شدن اين افراد از قطار انقلاب بوده است که رهبر انقلاب از اين سياست به جذب حداکثري و دفع حداقلي تعبير مي کنند. حتي اختلاف نظرها و اختلاف فتاواي برخي بزرگان هم مانع از تغيير اين اصول مبنايي نظام شده است.
ديگر مسئله اي که بايد در اين باره مورد بررسي قرار داد اين است که از هر آنچه کشور را به سمت فضاي دوقطبي مي کشاند بايد به جد پرهيز کرد چراکه آنچه قطعا جزء اهداف بلندمدت دشمن و تنها راه موفقيت در هزيمت نظام است، ايجاد اختلاف در بين اقشار مختلف جامعه و هدايت نظام به سمت فضاي دوقطبي و حتي چندقطبي است.
توصيه رهبر انقلاب به رئيس جمهور سابق در عدم شرکت وي در انتخابات رياست جمهوري دوازدهم را مي توان در همين راستا تحليل کرد. چراکه قطعا برخي بدنبال ايجاد چنين فضايي يعني دوقطبي روحاني-احمدي نژاد بودند تا بدين طريق از جو ايجاد شده براي دست يافتن به اهداف خود استفاده کنند که اين تلاش براي ايجاد دوقطبي، توسط رهبر انقلاب آگاهانه خنثي شد.
قطعا آسيب ها و اهداف ايجاد اين دوقطبي در جاي خود قابل بررسي است اما روشن است که مشي رهبر انقلاب چيزي جز تلاش براي يکپارچگي جامعه و جلوگيري از انشقاق و شکاف بين مردم را نشان نمي دهد. قطعا جريان انقلاب و دلسوز نظام نيز بايد اين مشي را سر لوحه رفتار و اظهار نظرات خود قرار دهند.
قطعا رفتار و عملکرد مرحوم هاشمي چه در زمان جنگ و چه در منصب رياست مجلس خبرگان و جريان مرحوم منتظري و چه در زمان رياست جمهوري و سکان داري هشت ساله اداره کشور و اجراي برخي سياست هاي قابل تامل و همچنين در دوران بعد از رياست جمهوري و در بزنگاه هاي مهم کشور همچون فتنه هاي ۷۸ و ۸۸، بايد به طور آگاهانه و عالمانه و به دور از حب و بغض ها بررسي شود.
در اين سال ها مشي مرحوم هاشمي همواره مورد نقد دلسوزان نظام بوده است اما نکته اي که نبايد فراموش کرد اين است که دشمنان انقلاب و نظام قطعا از زحمات و خدمات مرحوم هاشمي رفسنجاني براي انقلاب، کينه اي عميق به دل داشته و همواره بدنبال انتقام از ايشان و صدالبته از نظام بوده اند.
با بررسي شبکه هاي ضدانقلاب بعد از فوت ايشان اين عقده گشايي ها با توهين هاي متعدد به شخصيت مرحوم هاشمي بوضوح قابل رويت بود. اين در صورتي است که جريان ضدانقلاب بدنبال ايجاد منتظري ديگري از مرحوم هاشمي بود تا بتواند از فوت وي حداکثر استفاده را براي ضربه زدن به نظام کند.
اپوزوسيون با همراهي شبکه هاي رسانه اي مواجب بگير غرب، به دنبال نشان دادن شکاف عميق مرحوم هاشمي با انقلاب و نظام و همچنين توهم ظلم به ايشان بود و با تلاش براي سوار شدن بر موج احساسات ايجاد شده در کشور، بدنبال صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران با وجود نقدهايي که به عملکرد و سياست هاي کلانش وجود دارد، در برخورد با اين موضوع عملکرد بسيار خوب و قابل قبولي داشت.
بررسي شخصيت مرحوم هاشمي رفسنجاني و خدمات و تلاش هاي بي وقفه ايشان براي انقلاب و نظام در راستاي پيشرفت کشور در ويژه برنامه هاي متعدد نقشه دشمن را در جدا کردن مرحوم هاشمي از بدنه انقلاب نقش بر آب کرد بدون در نظر گرفتن برخي افراط ها در بعضي از برنامه هاي صدا و سيما، تبيين نقش مرحوم هاشمي در پيروزي انقلاب اسلامي و همچنين نقش ايشان در سال هاي بعد از انقلاب براي مردمي که شخصيت ايشان براي آنان در هاله اي از ابهام بوده حائز اهميت بود.
برخي بواسطه جوسازي هاي رسانه هاي فارسي زبان غربي و ايجاد جو انتقاد بر عملکرد مرحوم هاشمي نقش پررنگ ايشان در انقلاب را بفراموشي سپرده بودند.
برخي بر اين باورند که برخورد صورت گرفته از سوي صداوسيما درباره شخصيت مرحوم هاشمي باعث ايجاد دوگانگي و ايجاد فضاي بي اعتماد در مردم به رسانه ملي مي شود حال آنکه رسانه ملي بايد دانشگاه عمومي باشد يعني مردم تحت تاثير اين رسانه ملي ادب برخورد با افراد و فرهنگ ناب اسلامي را بياموزند قطعا در فضاي احساسي حاکم بر جامعه که ناشي از فوت ناگهاني مرحوم هاشمي است جايي براي نقد رفتار و گفتار مرحوم هاشمي نبوده و نيست که قطعا در صورت چنين برخوردي از سوي رسانه ملي نتيجه ي عکس حاصل مي شد همسويي رسانه ملي و حتي سکوت و بايکوت خبري مرحوم هاشمي آبي مي شد بر آسياب سياست هاي دشمن اما پرداختن به شخصيت مرحوم هاشمي رفسنجاني آنگونه که در خور زحمات و خمات ايشان بود آبي شد بر آتش کينه توزي ها و عنادهايي که دشمن در آن مي دميد.
اکنون در فضايي کاملا آرام و به صورت عقلاني و مستند در فضايي به دور از احساسات بايد شخصيت ايشان مورد بررسي قرار گيرد. ايجاد اختلاف بين مردم و همچنين نشان دادن هاشمي به عنوان رهبر اپوزوسيون نظام بودند که با حضور بموقع و اقدام صحيح در اين اهداف ناکام ماندند.
يادداشت از احسان قائدي
انتهاي پيام/1028ج